زندگی

خواب و بیداری

زندگی

خواب و بیداری

محرم

 

اولا تسلییت.  

دوما تسلییت واسه اون چندین نفری که تو این اعتراض های بی فایده کشته شدن.  

30 سال قبل انقلاب یه حامی داشت داشت . یه خمینی داشت. ولی الان ما هیچکسی نداریم. اونایی که دنبال انقلابن فکر میکنن موسوی میتونه خمینی باشه؟ یا اونایی که فکر میکنن دولت ما دولت اسلامیه واقعا نمیبینن دولت به اسم دین همرو ساکت میکنه؟  

من طرف داره هیچ طرفی نیستم. جفتشون یکی هستن. انقلاب خمینی با مردم بود نه مقابل مردم. 

چه موسوی چه احمدی فرقی ندارن. اگه موسوی هم جای احمدی بود همون سیاست رو داشت. پس چه فرقی داره کی باشه؟ انقلاب 30 سال پیش وحدت میخواست. ولی اگه الان بخوایم انقلاب کنیم فقط و فقط قدرت میخوایم. زندگی خوش.

سال نو

نظرتون راجه به یه درام تو روز تولد چیه؟ 

سالی که شروعش این باشه اخرش میشه تراژدی.... 

تولدم مبارک.............. 

روز تولد مزخرفی بود. البته قسمته خونه. قسمته بیرون و دوستام عالییییییییییییی بود. 

خیلی خوش گذشت. هر چی بیرون خندیدم خونه کوفتم شد. 

یه تراژدیه دیگه اینکه هیچ مدلی واسه موهام نمیشه درست کرد. از اول تا اخر مزخرفه....

لعنتی

چرا همه ازت انتظار دارن و انتطار دارن از هیچکس هیچ انتظاری نداشته باشی؟ 

چرا همه میگن خوب باش وقتی هیچ کس خوب نیست؟ 

چرا همیشه همه لاف میزنن در صورتی که یکی باید به خودشون لاف بزنه؟ 

چرا همه میگن خوب زندگی کن در صورتی که زندگی خودشون خوب نیست؟                           چرا من همیشه باید نصیحت بشنوم وقتی گوشه شنوایی ندارم؟  

چرا همه حرف میزنن ولی عمل نمیکنن؟ 

چرا همیشه مقصر منم؟ 

چرا همیشه ادم بده منم؟ 

چرا به جای حرف زدن نصیحت میکنن؟ 

چرا فکر میکنن من به حرفاشون گوش میدم؟  

چرا همیشه منو سرزنش میکنن؟ 

چرا من سرزنش شم و بقیه تشویق شن؟ 

چرا همیشه منو با بقیه مقایسه میکنن بعد میگن هیچ کس کامل نیست؟ 

چرا فکر میکنن بقیه بهتر از منن؟ 

چرا نمیفهمن ازشون متنفرم؟ 

چرا نمیخوان دست از سرم بردارن؟ 

چرا تو زندگیم دخالت میکنن؟ 

چرا فکر میکنن تحفه ان؟ 

چرا نمیفهمن  دنیای من واسه ۱ نفر بیشتر جا نداره؟ 

دیگه از رفتن نگو... 

از این همه فاصله ها... 

منو از خودم نگیر... 

با این همه خاطره ها... 

اینجارو کم میارم... 

توی شهره بی کسی... 

از بریشونی میگم... 

ندارم همنفسی... 

برام از رفتن نگو... 

غصه هام تازه میشه... 

توی غربت دلم... 

بغض صدام باره میشه... 

دیگه از رفتن نگو... 

نگووووووووووووووو............... 

نگووووووووووووووو............... 

شبه درده... 

شب حجرت صدام... 

شب بی مهری و رنج... 

شب کوچ لحضه هام... 

سخته دل کندن و رفتن... 

از خیاله عشق... 

مثل اینجا نمیشه باکی و زلال عشق... 

برام از رفتن نگو... 

غصه هام تازه میشه... 

توی غربت دلم... 

بغض صدام باره میشه...

باز اومدی با من و دل سر اشتی نذاری ... 

بار غموقصه رو باز توی دلم بکاری... 

چه شبهایی تا به سحر این دل برات تبیده... 

دل خونم بدون تو یه روز خوش ندیده... 

وای تو کجایی تنها شده دل دوباره... 

بارون خون از چشمام جای اشک میباره... 

فریاد.............تو کجایی............فریاد............تو کجایی..................فریاد...................... 

وای تو کجایی تنها شده دل دوباره... 

بارون خون از چشمام جای اشک میباره...