زندگی

خواب و بیداری

زندگی

خواب و بیداری

یادمه چند وقت پیش خاله ی دوستم از لندن اومده بود و خیلی اصرار داشت منو ببینه. خلاصه منو یه شب شام دعوت کردن منم رفتم. 2 تا پسر داشت یه دختر که همونجا ازدواج کرده بود و نیومده بود. دوتا پسرای عتیقه اش رو اورده بود. خلاصه نشستیم به حرف زدن. منم ادمی نیستم که با ملاحضه کاری حرف بزنم هرچی دلم بخواد و لازم باشه میگم. خاله اش رفت قهوه اورد انگار قهوه اش سوخته بود منم گفتم اینو کی اورد؟ خاله اش گفت من. گفتم سوزوندی !!! زیادی جوش دادی. یکی از عتیقه هاش گفت oh god... منم که از این جنگولک بازیا خوشم نمیاد پشته چشم نازک کردم رومو برگردوندم بهش خیلی بلند گفتم خب که چی؟ مثلا منظورت چی بود؟ گاد(god) بیاد این پایین قهوه ی سوخته ی مامانتو ریفرش (refresh) کنه یا خودت پامیشی میری یه قهوه دیگه برام بیاری؟ پسره هم کم مونده بود بزنه زیر گریه پاشد رفت اشپزخونه. اون روز تا میشد ضد حال زدم و یه حال اساسی از اون 3 تا گرفتم. البته سفارش کتبی داشتم از دوستم و مامانش.(مامان دوستم شخصا 4 بار بهم سفارش کرد دهن اون 2 تا پسرو صاف کنم.) خلاصه اون روز به من لقب رک و ترسناک به من دادن . اون روز من فهمیدم خاله ی دوستم ادمه باهوشیه و قضاوتش عادلانه اس. چند روز پیش که داشتیم بحث میکردیم یه نظر دیگه داد و من فهمیدم نه تنها باهوش بلکه نابغه است. اون روز تو تلویریون داشتن اون مصاحبه ی هر جایی که میسوزه روش اب بریزید رو مختصر پخش میکردن. بعد اون حرف اون ملتی که تو اون همایش!!! بودن به شدت ابراز احساسات کردن و یه تشویق انچنانی با کلی کف و سوت و این حرفا. بعد این خاله ی دوستم یه چیز باحالی گفت.  

گفت همین احمق ها به یکی احمق تر از خودشون رای میدن همین نفهم ها یکی نفهم تر از خودشون رو تشویق میکنن. الان یکی از ذوستان یه نظری داده بود یاد این قضیه اقتادم. برام سوال شده الان ما تو جهان چقدر پسرفت کردیم با حرف یه نفهم؟ با یه سخنرانی که انگار از دهات های بی تمدن اومده هنوز بلد نیست تو مجمع جهانی با بازتاب جهانی چطور حرف بزنه. از قبل از این که این گند و بالا بیاره با ایرانی ها برخورد خوبی نمیشد وای به حال الان که....در کل من نمیدونم چطور میتونم ویزا بگیرم با این وضعییت؟ نه نمره هام بالاست نه نابغه ام نه چیزی. حالا کدوم کشور بدبختی میخواد منو قبول کنه. من نمیدونم با این وضعییت چطور میتونم برم؟ چطور میشه فرار کرد؟ رفت؟

نظرات 3 + ارسال نظر
مهدی دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:09 ق.ظ http://spantman.blogsky.com

سلام آخه خوبه ادم یکم مهمون نواز باشه دختر
وقتی رییس جمهورمون میگه توی فضا سرازیری داریم چه انتظاری داری ازش
باهات موافقم این آدم نماینده ی طرز فکر اکثر ما ایرانی هاست
موفق باشی
اگه اومدی وبلاگم بهم زد حال نزنی باشی

من جمعه 21 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:07 ب.ظ http://kharnevesht.blogsky.com/

متاسفانه درست میگی.
راجع به اینکه کجا میخوای بری خوب اگه فقط میخوای از اینجا بری میتونی برای کشورهایی مثل اکراین یا حتی هند اقدام کنی. البته اگه قصد ادامه تحصیل داری

گربه تنها یکشنبه 23 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:02 ق.ظ http://devil-angel.blogsky.com

تو من را یاد یکی از دوستام میندازی
من بهش میگفتم خانوم موشه
امیدوارم همیشه موفق باشی وشاد و میزون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد