زندگی

خواب و بیداری

زندگی

خواب و بیداری

از یک ماه پیش بست نشسته بودم تو خونه واسه جواب کنکور. بعد با خانواده به این نتیجه رسیدیم فایده نداره اینجوری بریم سراغه ؟صراغه؟ کلاسی چیزی. بعد کلی گشتن 3 تا گزینه برام موند. گریم-معماری داخلی و طراحی دکوراسیون- گیتار. حالا من نمیدونم معماری داخلی چیه ولی ازش خوشم اومده!!! منظور اسمشه. از اون طرف شانس ندارم تا بیام برم این کلاسا جواب کنکور میاد حالا بیا درستش کن!!! این کلاسای معماری داخلی 4 روز تو هفته اس گریم 5 روز گیتار 3 روز. حتی اگه دانشگاه 2 روز تو هفته باشه بازم جور در نمیاد. حالا منتظرم تا ببینم اینده چی پیش میاد. از این طرف هم عینه چی دارم میرم کلاس زبان. ته خوش خیالی دارم فکر میکنم ایلتسمو تا 6 ماه دیگه بگیرم. البته نمیدونم به چه دردم میخوره. واسه دانشگاهای مالزی هم اقدام کردم ولی تا دی گیره. اخه بازم تهه خوش خیالی 4 تا تژدیدی دارم واسه دیپلم. یعنی کاملا زندگیم تو گله. gel!!!امروز رفتم این مجتمع اموزشی معماری داخلی زنه 2 ساعت حرف زد. واقعا کار دیگه ای جز بیرون رفتن و گشتن ندارم. امروز صبح رفته بودم خونه دوستم حس کردم یه جورایی چت زده. چشاش هم خیلی روشن بود نمیدونم شیشه ای چیزی میکشه یا فقط مست بود. مودم کامپیوترش قاطی بود مثلا رفته بودم اونو درست کنم. فرستادمش اشپز خونه کل خونه اشونو گشتم خودمم نمیدونم دنبال چی بودم. از صبح فکرم مشغول اینه. حالا خوبه هیچی پیدا نکردم وگرنه سکته میکردم. حالا میخوام فردا دوباره برم از زیر زبونش بکشم ببینم واقعا میکشه یا نه. درسته من حقایق سختی رو به بقیه یاداوری میکنم ولی خودم تحمل اینجور حقایق رو ندارم. یه جورایی هنوز تو عالم بچگیم!!! همه ی زندگیم زیرورو میشه اگه بفهمم داره میکشه. من تحملشو ندارم.

نظرات 1 + ارسال نظر
گربه تنها دوشنبه 10 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:50 ب.ظ http://devil-angel.blogsky.com

ما انقدر از دست این دنیا و آدم هاش میکشیم که احتیاج به چیز دیگری نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد