زندگی

خواب و بیداری

زندگی

خواب و بیداری

امروز تو روم یه پسره گیر داده بود که بیشتر اشنا شیم. نمیدونم چرا نمیتونم به پسری که تو روم دنبال دختره اعتماد کنم. البته فقط من نیستم ها. خیلی از دخترا با من موافقن. میگن پسری که تو روم دنبال دختر باشه اهل دوستی نمیشه. چون میگن این نشد اون یکی. البته این روزا دیگه نمیشه به کسی اعتماد کرد ولی به پسری که تو رومه و دوستی میخواد اصلا نمیشه اعتماد کرد.

چند روزه پیش تو خیابون یه پسر رو دیدم رو موتور. خم شده بود و مارکه شورتش و کمرش بیرون بود. بعد که از موتور پیاده شد یه خورده کمره شلوارشو داد پایین. داستاشم برد بالا تا پیرهنش بره بالا. حالا به جز من هیچکس نگاهش نمیکرد.  

حالا اگه یه دختر یه خورده مانتوش کوتاه باشه همه ملت از مرد گرفته تا زن و کوچیک و بزرگ نگاش میکنن. همین اتفاق واسه خودمم افتاده.  

یه بارم تو ایستگاه مترو امام خمینی منتظر بودم. یه لحظه دیدم همه دارن پله برقی رو نگاه میکنن. اصلا همه برگشته بودن حالا شما بگید من پیاز داغشو زیاد میکنم ولی واقعا همه برگشته بودن. حالا من برگشتم ببینم این چیه که مردم رو هول کرده. هر چی نگاه کردم چیزی که باعثه این همه توجه بشه ندیدم. بهد یه مرد حدود 40 یا 50 سال که نزدیک من وایساده بود گفت بخورمت... منم دوباره نگاه کردم 2 تا دختر دیدم که یکیشون یه خورده توپول بود و مانتوش یه خورده کوتاه بود. حالا میگم کوتاه منظور اندازه یه انگشت بالای زانو. خوده دختره طفلک از ترس پشته دوستش قایم شده بود. حالا دختره از پله ها اومد پایین تازه بدبختیش شروع شد.... به هر مردی میرسید یه متلک میشنید. حالا پسرای جوون هیچی نمیگفتن به جاش مردای سن بالا بدون شرم یه حرفایی میزدن انگار نه انگار اون همه زن و مرد اونجان. یه مرده از اون سره خط داد زده میگه ....هاتو بخورم. 

واقعا خیلی بدبختیه. اونم تو شهری مثل تهران که مردم بگی نگی یه خورده فکرشون باز شده. حالا باز یه شهرستانی چیزی بود میگفتم این چیزا واسشون عادی نیست. ولی فکر کنم جنبه ی شهرستان ها بیشتر از اینجاست. خدایی این فغانی ها عرب هایی که تو خیابون میبینیم خیلی با فرهنگ تر از این ادمای مثلا شهری.  

حالا اگه کسی هم میگه خوده دختره نباید کوتاه میپوشید این اشتباهه ولی حتی اگه خودش پوشیده یعنی مردم انقدر عقده ای هستن که اختارشون دستشون نیست؟ چون اون کوتاه پوشیده من بهش متلک بندازم؟ اگه طرف فرهنگ داشته باشه میگه به من ربطی نداره اون چی پوشیده.  

من مانتو تنگ پوشیدم تو نگاه نکن. خیلی از مردم با فرهنگن. ولی این یه عده عقده ای ابروی بقیه رو میبرن. یکی از دوستام چند وقته پیش از مالزی اومده بود. میگفت انقدر که اینجا با ماتنو و شلوار ادم رو نگاه میکنن اگه اونجا لخت هم میرفتی این اندازه نگات نمیکردند. بعدشم برگشته میگه اینجا همه انقدر بی جنبه و هیزن؟؟؟!!!!!!!!!!!

چرا

چرا بعضی وقتا وقتی قراره خیلی شاد باشی راحت ناراحت میشی؟ 

یه لحظه میخندی لحظه ی بعد ناراحتی؟  

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

زندگی ۲

عشق: 

پسرا با چشمشون عاشق میشن. 

دخترا با گوششون عاشق میشن.  

پسرا فکر میکنن ظاهر رو میبینن. 

دخترا فکر میکنن باطن رو میبینن. 

شکست: 

پسرا با چشمشون شکست میخورن. 

دخترا با گوششون شکست میخورن.  

پسرا شکست رو وقتی میبینن قبول میکنن. 

دخترا شکست رو وقتی میشنون قبول میکنن.  

دیدن: 

پسرا فکر میکنن همه چیو میبینن. 

دخترا فکر میکنن هیچیو نمیبینن. 

شنیدن: 

پسرا فکر  میکنن هیچیو نمیشنون. 

دخترا فکر میکنن همه چیو میشنون.  

فهمیدن: 

پسرا فکر میکنن همه چیو میفهمن. 

دخترا فکر میکنن بعضی چیزارو نمیفهمن. 

در کل: 

پسرا هیچیو نمیفهمن.  

دخترا همه چیو میفهمن. 

اعتراض:  

پسرا واقعیاتو قبول نمیکنن. 

دخترا واقعیاتو دیر قبول میکنن.  

زندگی:  

پسرا با زندگی / زندگی میکنن. 

دخترا زندگی رو میسازن.  

رفتن: 

پسرا راحت میگذرن. 

دخترا راحت میمانند. 

اومدن: 

پسرا سخت میان. 

دخترا سخت میرن. 

نتیجه: 

هرکس هر نتیجه ای دوست داره بگیره.

ای بابا....

ای بابا.... چرا این روزا همه عصبانین؟ همه مشکلات دارن ولی این بد اخلاقیها عجیبه... 

چرا همه تهاجمی حرف میزنن؟ خب منم عصبانیم ولی اینجوری نمیکنم.