در خانه ام را باز گذاشتم
هیچکس
تنهایی ام را...
ندزدید!
(جلال ارمغان)
**************
در خانه ام را...
حتی گاوصندوق را
باز گذاشتم
کسی به سراغم نیامد!
که به دزدیدن تنهایی ام
دلخوش کنم!!!
(مهراز)
میگن حالت خیلی بده این روزا خیلی سختته
دلم خنک شد آخرش بکش بکش که حقته
گریمو دیدی گفتی که عیب نداره قسمتته
صدای هق هقت میاد خدا می گه نوبتته
همین که باختی مثل من تو هم شکستی بسته
می گن داری دق می کنی آخیش تو یکی حقته
می گفتی دلبریت تکه برگ برنده دستته
خیال می کردی که بری خیرو صلاح بختته
اگه غریبه شد دلم تقصیر دست سردته
تنها بمون که بی کسی چاره ی خوب دردته
اصلا فرقی می کند شنبه ی صورتی باشد یا پنج شنبه ی آبی؟
**********
پ.ن :
آدمـک آخــرِ دنیــاست، بخند
آدمـک مـرگ هـمین جاست، بخند
آن خـدایی که بـزرگش خوانـدی
به خـدا، مثـل تـو تنهـاست، بخند
دست خطی کـه تـو را عاشـق کرد
شوخـیِ کاغــذی ماسـت، بخند
آدمک خر نشوی گریه کنی
کل دنیا سراب است بخند
فکر کن دردِ تـو ارزشـمند است
فکر کن گریـه چـه زیباست، بخند
صبحِ فردا به شبت نیست که نیست
تـازه انگار کـه فـرداسـت، بخند
راستـی آنچـه بـه یــادت دادیم
پَر زدن نیست کـه درجاسـت، بخند
آدمــک نغمــه ی آغــاز نخوان
به خــدا آخــر دنیـاست، بخند
قدم می زنم، یاد سه سال پیش می افتم... یا 4 سال...؟!
اصلا چه فرقی می کنه؟ همون زمستون که سردی ش تا عود استخون می رفت و سگارو سربه زیر کرده بود! یاد دوست اولم! "م" می افتم!
هوا سرده... مطمئنن سردتر از اون زمستون نیست! اما من سردمه و به قول فروغ: "گرم نخواهم شد"
هه! نیازی نیست یاد "ه" بیوفتم! قدم میزنم. هنوز سرده... نمی دونم چرا با سرما کلمات به جای اینکه یخ ببندن، آب میشن!
هاااااا! گونه هام انگار منجمد شده! حالاس که می تونم واست از اشکام آلاسکا درست کنم!
"ای یار، ای یگانه ترین یار آن شراب مگر چند ساله بود؟"
"نگاه کن که در اینجا
زمان چه وزنی دارد
و ماهیان چگونه گوشتهای مرا میجوند
چرا مرا همیشه در ته دریا نگاه میداری ؟
.
.
.
من عریانم، عریانم، عریانم
مثل سکوتهای میان کلامهای محبت عریانم
و زخمهای من همه از عشق است
از عشق، عشق، عشق
.
.
.
من از جهان بیتفاوتی فکرها و حرفها و صداها میآیم
و این جهان به لانهی ماران مانند است
و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمیست
که همچنان که ترا میبوسند
در ذهن خود طناب دار ترا می بافند …"
5 دی 89
من شکسته ام. تو صدایی نمی شنوی؟ صدای شکسته های وجود بی وجود من!
باورهایم مرده اند یا از اول نبودند؟
من هنوز عینکم را دوست دارم. صورتم را پشت عینک دودی ام پنهان می کنم و ....
من هنوز هم حرف هایم را نزده ام. تو هنوز خیلی چیزها را نمی دانی. من امشب نوشتن را کنار می گذارم و دیگر نه قلم به دست می گیرم و نه هیچ کیبوردی انگشت هایم را لمس می کند.
من سکوت می کنم! سکوت...! سکوتی که برایم سنگین است!
تو دانسته بودی نوشتن را دوست دارم و تو را ...!
من بی تو برای همیشه تنها مانده ام... من مانده ام و خدایی که می گویند همین نزدیکی هاست
***
پ.ن۱ : ننوشتن واسم خیلی سنگینه!
پ.ن۲ : یه چیزایی هست که هیچ وقت تو کتم نمی ره!
پ.ن۳ : چیز جدیدی نمی نویسم اما وبم تعطیل نمی شه کارای قبلی مو می ذارم تو وبلاگ!
فروغ تمام روز را در آینه گریه میکرد...
در رنگ حریر صورتی ول بودی
ای کاش با درد و غمت مقابل بودم
(مهراز)
چشم هایت را که می بندی
نیشخند خود را به دلتنگی ام نمی بینی
ناتوان تنها نگاه می کنم
خط سیاهی به پوسته ی آسمان می کشم
پر از شهوت رسیدنم...
تو انگار...
هوای رفتن داری!
شاید شاعر شدنم دیر باشد
یا نگاه تو از من سیر باشد
شاید تعویق این بهار از توست
تا زمستان پیش تو گیر باشد
شایدم دربه دری زود نیست. نه!؟
همیشه نباید که پیر باشد
حتی اگر دلت با سنگ باشد
یا تو نگاهت حکم تیر باشد
باید بزنم به آتش این بار
سوختنم به پای تقدیر باشد
برگ برگ تمام دفترم سیاه می شود
و روز های عمر من دارد تباه می شود
بگو امید آخرم! که دست عاشقت
برای قلب خسته ام تکیه گاه می شود؟؟؟
گذشته هایم علف هرزند
حال را به زوال می سپارم
و آینده خاکستر می شود...
تا من راحت تر تمام زندگی را بالا بیاورم....!!!
سلام!
تا وقتی هستی همه باهات خوبن... حالتو می پرسن... همین که یه مشکلی واست پیش میاد فراموشت می کنن و حتی یه خبری ازت نمی گیرن...!!!
متن آهنگ زیبای یاس همراه با دانلود آهنگش....
صورت خسته نگران و بی آرامش و مریض
که قایم شده بود زیر آرایش غلیظ
زخمی از خاطرات تلخ دیروز
چشم می دوخت به خیابون سرد بی روح
با تحمل سنگینی نگاه آدما
ادامه می داد او به راه نا تمام
و اولین بار برای آخرین راه
هه...! بهتره بگم که آخرین چاه
تنها دو دل تو فکر وبا تعجب
دنبال چی بود؟ پول یا توجه
تو روزگاری که هرکسی دنبال آشناس
دخترک می گرده پی یه فرد ناشناس
که از اون غریبه ها یه عده مائیم
آروم اشاره زد که شیشتو بده پایین
فقط می تونیم امشبو با هم باشیم و بس
اینو گفت و نشست و در ماشینو بست
پسر می خواست سر صحبتو وا کنه زود
تیکه می نداخت منتظر واکنش بود
ولی دخترک صداشو نمی شنید
تو دنیایی بود که به سادگی نمی شه دید
دیدی که بعضی وقتا بغضی تو گلوته
نمی خوای گریه کنی جلو کسی که پهلوته
هی امان از این زمان...
زمانی که دیگه برد توان از این زبان
"ای همراه بیهوده رهسپار این راه بی نورو هم صدا سپرده خود رو به دست باد اسیر زندون لحظه ها تو دلش دردای بی کران خسته از حرفای دیگران اسیر مردای بی مرام و اشک می باره باز!!!"
پسر گفت لعنت به این بخت بد
خونه ی ما می مونه واسه یه وقت بعد
سعی نکن با سکوتت زیر پوستم بری
اگه پایه ای می تونیم خونه دوستم بریم
خوب! حاضری با دو نفر باشی یا نه؟
معلومه که رفتار دخترک ناشیانس
سوال تکرار شد!!! حاضری باشی یا نه؟؟؟
و دختر...به فکر یک شبو یک آشیانس
گفت بریم من که همه چی رو از دم باختم
گناهش پای اونا که منو پس اندختن
عصبانی از خاطرات خاموش قدیمه
پی محبت می گرده توی آغوش غریبه
تو خونه ای رشد کرد که عشق نبود
جای عشق فحش و مشت و زیر چشم کبود
پدری که جلو مشکلات مختلف ضعیفه
فقط زورش می رسه به دختر ظریفش
با خودش گفت پشتم به کیا قرصه؟
خونوادم؟ اونا رو خدا بیامرزه
اون موقع کی بود احترام به حرفاش بذاره
حالا مجبوره که تنش رو به حراج بذاره
"ای همراه بیهوده رهسپار این راه بی نورو هم صدا سپرده خود رو به دست باد اسیر زندون لحظه ها تو دلش دردای بی کران خسته از حرفای دیگران اسیر مردای بی مرام و اشک می باره باز!!!"
ببین تو این قصه هارو می شنوی و می ری
بعد چند بار شنیدن ازش می گذری و سیری
ممنون از اونی که صدامو به دیگری پاس داد
بگذریم بریم سراغ ادامه داستانی که
امروز نوشتنش رو مد من بود
این یه دردیه که به خیلی ها می شه مربوط
کوه غم بود ولی یه نور انبوه
پشت کوهه واسه نا امیدی زوده هنوز
کاری ندارم به این که کارش خلاف شرعه
ولی واسه رابطه ها اول علاقه شرطه
وگرنه یه روحه که روی جسمی سواره
چطور تو آغوشی بره وقتی حسی نداره
تو این روزگار دردناک و سیاه بی شرم
ای کاش بگه نگه دار من پیاده می شم
راه برای ادامه دادن زیاده بی شک
ای کاش بگه نگه دار من پیاده می شم...
"وقت واسه بیشتر گفتن نبود. می دونم قصه های تو یه عمر آهنگه. سخته نه؟؟!! خب خیلی سخته رسمش همینه! می دونم رسمش همینه!!!"
*****دانلود آهنگ!!!!*****
طریقه ی دانلود : روی *****دانلود آهنگ***** کلیک کنید و در پنجره ی جدید روی گزینه ی " دریافت/downloal " کلیک راست کنید و از منوی باز شده save targert as را انتخاب کرده و محلی را که می خواهید فایل در آن ذخیره شود انتخاب نمائید.
حالم؟ نه اصلا خوب نیست
سلام به همه ی دوستای خوبــــــــــــــــم:
هروقت پست جدید می ذارم و یادگاری های شما دوستای خوبو می خونم یه جمله مشترک تو تمام پست هام بوده:
"چرا اینقدر تلخ"
نظرتون چیه؟؟؟؟!!!!!
باید فراموشت کنم
چندیست تمرین می کنم
من می توانم ! می شود !
آرام تلقین می کنم
حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ....
تا بعد، بهتر می شود ....
فکری برای این دلِ آرام غمگین می کنم
من می پذیرم رفته ای
و بر نمی گردی همین !
خود را برای درک این ، صد بار تحسین می کنم!
کم کم ز یادم می روی
این روزگار و رسم اوست !
این جمله را با تلخی اش ، صد بار تضمین میکنم!# # #
باید فراموشت می کردم
روز تولدم را فراموش کردی... گفتم گرفتاری.
سالگرد آشنائی مان را از یاد بردی... گفتم مشکل داری.
زیبایی لبخندم را نادیده گرفتی... گفتم غصه داری.
محبت هایم را از یاد بردی... گفتم گله و شکایت داری.
ولی حالا خودم را فراموش کردی...نمی دانم چه بهانه ای برای دلم بتراشم؟؟؟!!!